pages

۱۳۸۹ خرداد ۹, یکشنبه

قاصد روزان ابری داروگ کی می رسد باران؟

نمی دونم باید از جاوا و اسپرینگ و هایبرنیت و اجایل و کوفت و زهر مار بنویسم یا از خرداد و خون و آزادی و شجاعت یه عده و پستی بقیه! واقعا سردرگمم و می دونم خیلیا هم حال منو دارن.
بگذریم...
با فرناز رفتیم کیش ماه عسل. جای دوستان خالی خیلی خوش گذشت.
تو یه پست دیگه در مورد جاهایی که رفتیم و کارایی که کردیم می نویسیم ولی الان می خوام از شهرام ناظری و کنسرتش تعریف کنم.
آقای ناظری ۳ شب کنسرت تو فضای باز هتل داریوش داشت که ما شب اول و دومش رو رفتیم. باید اعتراف کنم که خیلی بالاتر از انتظارم بود کیفیت کنسرت. اول کنسرت با یه سری از نغمه های کنسرتی که تو تبریز داد شروع شد (شبیه اون). وقتی شروع کرد به خوندن فهمیدم شعراشو عوض کرده ولی خب ملودی ها خیلی شبیه بودن. نکته جالب برام این بود که استاد و گروهش همه مشکی پوشیده بودن و تقریبا همه اشعارش رنگ و بوی اعتراض داشت.
اوج کارش به نظرم یه قطعه بود که شعر داروگ نیما رو خوند:



خشک آمد کشتگاه من
در جوار کشت همسایه.
گرچه می‌گویند: "می‌گریند روی ساحل نزدیک
سوگواران در میان سوگواران."
قاصد روزان ابری، داروگ! کی می‌رسد باران؟

بر بساطی که بساطی نیست
در درون کومه‌ی تاریک من که ذره‌ای با آن نشاطی نیست
و جدار دنده‌های نی به دیوار اطاقم دارد از خشکیش می‌ترکد
- چون دل یاران که در هجران یاران-
قاصد روزان ابری، داروگ! کی می‌رسد باران؟

خیلی خیلی چسبید بهمون. نوازندگی گروه هم به نظرم عالی بود. استاد یه سری حرفای انتقادی هم در مورد نداشتن سالن و اینا زد که اصلا به دل ننشست از بس تکراری و کلیشه ای بود.
شب دوم هم مثل شب اول بود با این فرق که آخر برنامه یه عده اصرار کردن که قطعه کردی کابوکی (دقیقش رو نمی دونم) بخونه استاد. ناچار قبول کرد (ساعت ۲ صبح بود و خیلی خسته بود مشخصا)و شروع کرد به خوندن. چن نفر که سر ذوق اومده بودن و هنوز نگرفته بودن که قضیه چیه که استاد و گروهش مشکی پوشیدن و شعرای سیاه می خونن شروع کردن به دست زدن. ناظری به شدت اعتراض کرد و گفت که همیشه که نباید دست زد، بعضی وقتها باید ساکت بود و گوش داد...
خلاصه کنسرت تموم شد و از صحبتهایی که بعد از کنسرت از جمعیت میشنیدم حدس زدم که از اون همه جمعیت حد اکثر ۵،۴ نفر میدونستن تو ایران چه خبره!
بعد از کنسرت رفتم و از استاد تشکری سبز انجام دادم و استاد هم متقابلا تشکر کرد!
هرچند خیلی بیشتر می چسبید اگه استاد صریح تر هم حرفش رو بزنه ولی در همین حدش هم ستودنی بود.
از جنبه‌ی سیاسی کار هم که بگذریم کنسرت بسیار دلنشین و همچنین (به نظر بنده حقیر) کاملا تکنیکی و قوی بود.

۱ نظر: